Sunday, May 11, 2014

I am losing them, one by one

قرارمان بر سر این جمعه بود. می گفت دلش برایم تنگ شده است. می گفتم چشم برهم بگذاری جمعه است. دورت را چنان بگیریم که تلافی دل تنگی هایت دربیاید. 

می گفت تو بروی و برگردی من دیگر نیستم. می گفتم سالی دوبار اینجایم. هربار یک دل سیر می نشینم تا نگاهم کنی، تا نگاهت کنم.

می گفت برای این جمعه پول داده ام حسابی خرید کنند. گوجه سبزکه دوست داری داریم. از شب قبلش نمی آیی؟ گفتم کار دارم. عوضش روز جمعه از صبح کارهایم تعطیل. زود می آیم می نشینم ور دلت. آنوقت هرچقدر خواستی بغلم کن.

می گفت از عید تا خود الان همیشه هروقت زنگ می زنم می گویی کار و درس و امتحان دارم. پس کی دانشگاهت تمام می شود؟ کی خانوم مهندسم می شوی؟ می گفتم چیزی نمانده عزیز من. فارغ التحصیلی م را می بینی چندوقت دیگر. خانوم مهندست می شوم آنوقت. 

جمعه که شد اما سر قرارمان نماندی. خودم را آماده کردم تا دم در ببینمت مثل همیشه. بغلت کنم و بگویم که چقدر دلم برایت تنگ شده بود. که بگویم دیدی بالاخره آمدم؟ دیدی بالاخره درس و دانشگاه را گذاشتم کنار تا ببینمت؟ من آمدم تا بنشینم کنارت گوجه سبز بخورم و تو برایم تعریف کنی از مهمان های هفته پیشت، اما نبودی. آمدم تا روز "پدر" برایت بگیرم اما تو پیش دستی کردی و دستم را خواندی. رفتی تا داغ ندیدنت بر دلم بماند. رفتی تا روز پدر، برایم بی پدربزرگ بماند. 
رفتی تا رفتن م را نبینی. 
رفتی تا صبح به صبح دیگر تلفن خانه مان زنگ نخورد، تا از پشت تلفن هر روز صبح، هیچ کس دیگر به دانشگاه روانه ام نکند. تو رفتی تا دیگر "موفق باشی باباجان" ت را نشنوم.

دارم از دست می دهم شان... دانه به دانه.

Wednesday, May 7, 2014

بیا بر چشم بی خوابم نشین

بش میگم آسمون من از همه دار دنیا یه ستاره ی دنباله دار داره که همیشه ی خدا گم و گوره. حالا هرچقد من بدو، اون بدو. هرچقدر من پی گیر و پریشون تر، اون گریزون تر. حالا گیرم که آسمون م از دور صاف و آفتابی باشه، گیرم که همه از دور دلشون بخواد بیان تو آسمون من یه دوری بزنن، بلکه دنباله ی بخت شونو پیدا کنن. اما چه فایده، آسمونی که توش ستاره ی یکی یدونه ی من گم و گور باشه، مثل زمینی می مونه که توش محصول به بار نمی شینه و همش علف هرز به بار میاره. حالا تو بگو هرچقدم زمینم سبزه اما همه سر و ته هرزه، باید سال به سال وقتی همه چی مرتب به نظر میاد یعنی دقیقن وقتی تو آینه که نگاه می کنم ابروی راست م از ابروی چپم بلندتر به نظر نمیاد، همون موقع باید بشینم همه شونو هرس کنم. 

میگه ستاره ی دنباله دار ت شاید خیلی وقته مرده، اما چون فاصله زیاده تو هنوز نفهمیدی خاموش شده. یا شاید از اول ش اصلن دنباله دار نبوده، معمولی ِ معمولی بوده و تو بش بال و پر دادی بیخودی. میگه آسمون تو صاف و صوف کن قبل رفتنت.